Sunday, December 26, 2010

از احوالات مهاجرت

شیخی را از احوالات مهاجرت پرسیدند، بگفت هم چون شب اول قبر ماند و هرکسی را بسته به سنگینی نامه ی اعمالش حکمی دگر است.

لیک اهل سلوک فرموده اند که هفت مرحله دارد و مرتبت هرکدام را ندانی مگر از آن مرحله به سلامت بیرون آیی و اگر مرد راه نباشی به خوان هفتم نرسی.

اول) نیت: آن لحظه است که مهاجر به ستوه می آید و عزم هجرت می کند. از این نقطه فرد از خاک خود کنده شده است و ولوله ی عزیمت در جانش افتاده و به جرگه ی مهاجرین پیوسته است. از مناسک این مرحله سعی بین صفا و مروه و دویدن به دنبال وکیل و انتظار در صف طویل درب سفارت و دارالترجمه و آزمون آیلتس و تافل و نوافل و ال و بل است و این خود اول قدم است. 

دوم) استجابت: زمانی است که صبر مسافر به بار می نشیند و مهر ویزای بلاد خارجه بر پاسپورت وی کوبانده می شود. مهاجر در این مرحله خود را پیروزترین مردمان جهان می داند و هموطنانش را به چشم کور و کچل هایی می بیند که در باتلاق بی فرهنگی و ترافیک و فقر فرو می روند و به خود افتخار می کند که به زیرکی و رندی از این جهنم جهیده است.

سوم) عزیمت: مرحله ی گذاشتن تمام وابستگی ها از خانه و زندگی و متعلقین و متعلقات و دوستان و اقوام است. برخی این مرحله را به مرگ تعبیر کنند. با هجوم خاطرات و دلبستگی ها اندک اندک ترس و تردید در مهاجر فزونی می گیرد. سرانجام وی زندگی اش را در چمدانی جمع می کند و پس از گذشتن از زیر آیینه و قران به سمت ناشناخته ها رهسپار می شود. فرودگاه امام خمینی (که صد ها هزار رحمت بی کران بر مزار پاکش) آخرین بخش این خوان است. 

چهارم) شعف: مهاجر چون در بلاد کفر فرو می آید خود را در بهشتی می یابد سبز و تمیز و منظم، مردمانش خندان و جوی های شراب روان و لعبتکان نیمه عریان و مو طلایی شادان از کنار وی عبور می کنند. مردان مسلمان را در این مرحله شعف دو برابر نسوان است و غالباً هنوز عرق راه از چهره بر نگرفته بر در عرق فروشی و نایت کلاب و بار و دیسکو و استریپ کلاب صف می بندند تا سیر و سلوک عرفانی خویش آغاز نمایند. 

پنجم) بحران هویت: مهاجر تلاش می کند هویت گذشته اش را فراموش کرده و در جامعه ی جدید ذوب شود. وی ناگهان از "کلثوم جوراب آبادی سنگ سری اصل" تبدیل به "کاترینا ماریا سانتا کروز" می شود. اگر از جماعت نسوان باشد در این مرحله بطور حتم موههای خود را بلوند می کند و با پوست سیاه سوخته و ابرو پاچه بزی و کله ی طلایی زهره ی هر بیننده ای را می برد. در این مرتبه از سلوک دامن های کوتاه   و پوشیدن لباس های آلاپلنگی و استفاده مکرر از کلمات اوه مای گاد و اوه شیت از اوجب واجبات می باشد. 

ششم) غربت: در این مرحله مهاجراندک اندک متوجه می شود که در دیار جدید غربیه است و به احتمال قوی غریبه هم باقی خواهد ماند و خودش هم چیزی شبیه همان مردم کور کچلی است که از آنها فرار کرده است و هیچ سنخیتی با این مردم خونسرد و مامانی و قد بلند ندارد. جلوی آینه می ایستد و ناگهان می بیند که یک شرقی کوتوله و احساساتی و قانون گریز و سیاه سوخته است و با موههای طلایی اش نه تنها شبیه نیکول کیدمن نشده بلکه شبیه هویج شده است. در اینجا مهاجر ناگهان دچار نوستالژی شدید برای کشک بادمجان و دلمه و دیزی با نان سنگک می شود و به یاد بوی ترمه ی خانوم بزرگ و قلیون و مزه انار دون کرده و صدای نون خشکی می افتد و دیدگانش از اشک تر می شود. 

مریدان پرسیدند هفتمین مرتبت چیست؟ نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت: هفتم را هر کس خودش می نویسد

موضوع انشا : کشور خارج کجاست؟

موضوع انشا :
 
 کشور خارج کجاست؟

خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !
مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند !
در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند !!!

کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است !
تازه در خارج کراوات هم می زنند که همه میدانند یک جور فلش و علامت راهنمای رو به پایین است !

خارجی ها همه غرب زده هستند بی همه چیز ها !!!
مردم خارج ، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند: یو آر ... !!!
اما در اینجا ما همیشه در حال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل هستیم بس که مودب و بافرهنگیم !

ما در ایران خیلی همه چیز داریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی آزادی !
اما فرق اصلی ما در این است که خودمان میگوییم این ها را نداریم ، ولی مقاماتمان میگویند دارید !
و ما از بس که نفهم هستیم ، اصرار میکنیم و میگوییم پس کو ؟!!!
آن وقت آنها مجبور میشوند گشت درست کنند و به زور به ما حالی کنند که ایناهاش !!!
در خارج اما اینطوری نیست بس که آنها بی منطق هستند !

خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد ! آن ها برای لاک زدن جریمه نمیشوند !
در خارج هنوز نفهمیده اند که رنگ سیاه مناسب تابستان است !
خارجی ها بس که دین و اعتقاد ضعیفی دارند ، با دیدن موی نامحرم ، هیچ چیزیشان نمی شود !!!
اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم ! بس که محکم است این اعتقاداتمان !

خارجی ها فکر میکنند ما در جنگ جهانی هستیم چون کوپن داریم و سهمیه بندی !
آنها وقتی جنگ جهانی میکردند همه چیزشان سهمیه بندی بود !


آنجا کشیش ها و پاپ حوزه علمیه ندارند بس که بی فرهنگ هستند !
خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند ، نمی دانند ازدواج از نوع موقت چیست !
خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و
هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر ! هر 4 تا زن میشود یک مرد !!!
ما استاد پاک و مطهری داشتیم که استاد اخلاق بود و پسرش هم برای
نشان دادن اصل و نسب پدرش ، در مجلس به یکی دیگر گفت : فیوز !!!
البته او قبل از فیوز یک ( پ ) هم گذاشت که ما نفهمیدیم چرا !

آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود روشن میکنند، در حالی که همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب است !

آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، بس که الاغند،
در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه ندارد شاد باشد !
خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز ایرانی ها نمیداند این را !

ما قطب جهان اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست !
ما میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط مجسمه آزادی دارند !!!
و هر بچه ای میداند که اصلا مجسمه یعنی هیچ کاره ! پس ما آزادی داریم ولی خارجی ها ندارند !

آن ها خواننده هایی دارند که همش اعتراض میکنند بس که بی ادبند ،
در حالی که خواننده های ما میخوانند همه چی آرومه بس که هنرمندهای مودبی هستند !

آن ها بس که به بزرگترشان احترام نمیگذارند ، هیچ وقت آل پاچینو و جرج کلونی و آنجلینا جولی را ،
نمی فرستند دست بوس اسقف و پاپ تا بلکه عبرت بگیرند و کار بد نکنند در فیلم ها !

ما در ایران تعداد صندلی های دانشگاه هایمان از متقاضی ها بیشتر است بس که علم داریم !
فیلم های ما در ایران هیچ وقت پایان غمگین ندارد بس که ما شادیم ،
ولی خارجی ها همه افسرده هستند و همه اش در فیلم ها در حال خون ریزی و کارهای بد بد !
در حالی که همه میدانند لذت هر فیلمی به عروسی انتهای آن است !

آن ها بس که سوسول هستند هر 4 سال یک نفر میشود همه کاره مملکتشان ،
ولی ما همیشه گفته ایم که حرف مرد یکی است و هیچ کس عوض نمیشود !

ما در ایران خانواده خود را خیلی دوست داریم و هر وقت کاره ای شدیم ،
تمام فک و فامیل خود را میکنیم مدیر !
اما آن ها بس که بنیان خانواده قوی ندارند ، این کارها را بلد نیستند !

ما از این انشاء نتیجه میگیریم که خارج جای بدی است !
خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !

برای تماس با آیفون خود در روزهای سرد، بینی خود را به کار بیندازید!

شما چرا باید هزینه اضافی برای خرید دستکش‌های مخصوص، دستگاه‌های بلوتوث جانبی ویزه و یا قلم‌های مخصوص کنید تا بتوانید در اوقات سرد زمستان از گوشی آیفون خود به راحتی استفاده کنید، وقتی که می‌توانید از ابزاری که درست جلوی چشمان شماست بهره بگیرید!
زیاد دور و بر را نگاه نکنید منظور من بینی شماست که این بار می‌تواند به کار شما بیاید! تعجب نکیند! اخیرا برنامه‌ای آلمانی در فروشگاه آیتونز اپل به بازار عرضه شده است که لیست تماس شما را در آیفون به دکمه‌های بزرگی تبدیل می‌کند که بتوانید به راحتی آن را با نوک بینی یخزده خود لمس کنید.
البته وقتی بخواهید لیست تماس خود را بالا و پایین کنید و یا صفحه منو خود را جابجا کنید نیازی به تکان دادن عجیب و غریب سرتان در خیابان نیست و می‌توانید گوشی خود را در دو جهت افقی و یا عمودی تکان دهید.
این برنامه اکنون در فروشگاه آیتونز با قیمتی کمتر از یک دلار یعنی ۹۹ سنت عرضه شده که شاید شما به این نتیجه برسید که بینی بلند بالاخره به کار می‌آید!


منبع خبر: فارنت تاریخ خبر: 1389/10/04

Thursday, December 23, 2010

راه اندازی سایت "اعلام قیمت"

همزمان با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها و در راستای اجرای طرح‌های نظارتی و صیانت از حقوق مصرف‌کنندگان، سازمان حمایت سایت "اعلام قیمت " را به آدرس www.124.ir راه‌اندازی کرد.
همزمان با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها و به منظور نظارت بر عرضه صحیح کالا و خدمات در بازار، جلوگیری از هرگونه اخلال در تثبیت قیمتها و ایجاد ثبات قیمتها و ممانعت از برخی سوءاستفاده‌های احتمالی توسط افراد سودجو و فرصت‌طلب ، سایت " اعلام قیمت " با هدف اطلاع‌رسانی دقیق و لحظه‌ای قیمتها به هموطنان در خصوص کالاها و خدمات در کشور ، راه‌اندازی و فعالیت خود را آغاز کرد.
این گزارش حاکیست؛سایت طراحی شده یک پایگاه خبری و اطلاع‌رسانی بروز قیمت تمامی کالاها و خدمات در سراسر کشور است که قادر است قیمت کالاها در استانهای سراسر کشور را به تفکیک به عزیزان هموطن اطلاع‌رسانی کند.
این گزارش اضافه می‌کند: طبق برنامه‌ریزیهای صورت گرفته از این پس همه واحدهای تولیدی ، کالایی و مراکز ارائه کننده خدمات و همچنین توزیع کنندگان در سراسر کشور ضمن رعایت ضوابط قیمت‌گذاری، ملزم هستند آخرین قیمت‌های کالاها و خدمات مرتبط در سطح بازار را جهت درج در سایت مذکور به این سازمان اعلام کنند.
عدم اعلام قیمت‌ها در سایت مذکور توسط واحدهای مذکور به عنوان عدم درج قیمت قابل پیگیری است.
اطلاع از قیمت‌ نان از طریق پیامک
تهران - شرکت بازرگانی دولتی ایران، شماره پیامک 30001518 را برای اطلاع از قیمت جدید نان در اقصی نقاط کشور اعلام کرد.
مردم استانهای مختلف کشور می توانند برای اطلاع از قیمت نان کد مخابراتی شهر مورد نظر را به شماره پیامک 30001518 ارسال کنند تا از قیمت آن مطلع شوند.
براساس اعلام شرکت بازرگانی دولتی ایران، مردم همچنین برای شکایت از گرانفروشی نان می توانند با شماره تلفن 124 تماس بگیرند.



منبع خبر: آی تی آنالیز تاریخ خبر: 1389/10/02

Saturday, December 18, 2010

Wednesday, December 15, 2010

BBC – The Beauty Of Diagrams (2010) TVRip x264

dungy BBC   The Beauty Of Diagrams (2010) TVRip x264
BBC – The Beauty Of Diagrams (2010) TVRip x264
English | 28 Min | 640 x 384 | x264 – 128Kbps | 25.000fps | MP3 – 130Kbps | 233,29 MB
Genre: Documentary
He looks at Leonardo da Vinci's world-famous diagram of the perfect human body, which has many layers from anatomy to architecture, and defines our species like no other drawing before or since. The Vitruvian Man, drawn in the 1480s when he was living and working in Milan, has become one of the most famous images in the world. Leonardo's drawings form a vast body of work, covering every imaginable subject in spectacular detail: from feet, skulls and hands to muscles and sinews.

Download:
http://rapidshare.com/files/437062089/The_Beauty_of_Diagrams.avi
http://www.megaupload.com/?d=4Y2C44BD
http://uploadbox.com/files/nl16z57UlI

Monday, December 13, 2010

«سرقت اسناد محرمانه» توسط «ویکی‌لیکس» را با این بازی تجربه کنید! :d


با وجود اینکه گزارش‌های بسیاری از چگونه دزدیده شدن این اطلاعات که به دست ویکی‌لیکس افتاده، وجود دارد اما نحوه دزدیده شدن این اطلاعات سوژه طراحان یک بازی فلش آنلاین شده است تا چرت کوتاه باراک اوباما رییس‌جمهور آمریکا در کاخ سفید را فرصتی مغتنم برای آسانژ بدانند که با اتصال فلش‌مموری خود به لپ‌تاپ اوباما، ۳۰۰ هزار سند محرمانه را بارگذاری کرده و سرقت کند!




به هر حال شما هم می‌توانید مهارت خود در سرقت اطلاعات محرمانه از رییس‌جمهور آمریکا در فرصتی کوتاه را امتحان کنید اما مراقب اتهامات وارد شده به آسانژ‍ هم باشید.. این گوی و این میدان..!

Tuesday, December 7, 2010

دختر نمرود

نمرود با دخترش (رعضه) نشسته بودند و منظره آتش انداختن حضرت ابراهیم(علیه السلام) را نگاه می‌كردند.

دختر نمرود بالای بلندی ایستاد تا ماجرا را به خوبی ببیند، دید كه ابراهیم(علیه السلام) در میان آتش است اما در محوطه آتش، گلستانی ایجاد شده است.
دختر نمرود گفت: ای ابراهیم این چه حالی است كه آتش تو را نمی‌سوزاند؟
حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: زبانی كه به ذكر خداوند گویا باشد و قلبی كه معرفت خدا در او باشد آتش در او اثر ندارد.
دختر نمرود گفت: من هم مایل هستم با تو همراه باشم.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: بگو لا اله الا الله، ابراهیم خلیل الله و داخل آتش بشو .
دختر نمرود این جملات را گفت و پا در آتش نهاد و خود را نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام) رساند و در حضورش ایمان آورد و به سلامت به جانب پدرش برگشت.
نمرود با دیدن این منظره تعجب كرد و در عین حال به خاطر ترس از مملكتش دختر را از راه موعظه و نصیحت نزد خود خواند ولی حرف نمرود در دختر اثر نكرد و دستور داد او را در میان آفتاب سوزان به چهار میخ بكشند.
خداوند مهربان به جبرییل فرمود: بگیر بنده مرا .
جبرییل رعضه را از آن مهلكه رهانید و نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام) آورد.
رعضه در تمام مشقت‌ها با حضرت ابراهیم(علیه السلام) همراه بود تا آن كه حضرت او را به همسری یكی از فرزندانش درآورد و خدای تعالی فرزندانی به آنها عنایت فرمود كه همه بر مسند نبوت و پیامبری قرار گرفتند.

منبع:
خزینه الجواهر، ص663